پسر البته کار خیلی خوبی انجام نداد. او می توانست به جای خراب کردن پای شکرگزاری، خودارضایی کند. اما این داستان پایان خوشی دارد، زیرا مادرش خوشحال بود که او را تنبیه می کرد، اما مجازات به چیزی بیشتر تبدیل شد.
¶¶ ¶¶
سیاهپوستان لعنتی از همه پایینترند... این آخرین مرحله است... آن احمقها.
پدربزرگ جغرافی دان است، هه هه - دارد کره نوه اش را می پیچد! این چه حرفی است، پرژوالسکی - او خود را یک مادیان جوان یافت. بنابراین او را نیز با غلاف خود داشت. آفرین، پدربزرگ، مدرسه قدیمی!
خواهرش خیلی اعصاب خورده - اول جلوی برادرش توی توالت ادرار می کند، بعد برهنه می شود و زیر دوش می رود. اما برادر من مسواک نیست - او همه چیز را می بیند و وقتی خواهرش این کار را انجام می دهد سخت درگیر می شود. و اگر فقط او را تکان نداده بود و دور نمی شد، نه، او شروع به اغوا کردن او کرد. حتی اگر آن عوضی خواهرت باشد، باز هم میتوانی او را لعنت کنی، چون همه او را میزنند. چه چیزی بدتر از تو؟ هر کس به بدن نزدیک تر است باید لب هایش را بیشتر خیس کند.
البته این اولین مقعد این خانم نیست، همه چیز مدتها پیش و بسیار قابل اعتماد آنجا توسعه داده شد! من عاشق فک کردن در مقعد هستم، اما دوست ندارم چنین تونلی در نمای نزدیک نشان داده شود.
نوسانگرها وجود دارد.
بیدمشک خوبی است، اگرچه سینه هایش کمی آویزان است و الاغش کمی دلگیر است. اما من او را انتخاب نمی کنم، واقعاً بسیار جذاب است و لب های او در حال کار هستند! با این تفاوت که او به اندازه کافی لعنتی نشده بود. با قضاوت او، او بدش نمی آید نیم ساعت دیگر روی خروس بماند.
ویدیو های مرتبط
چه کسی می خواهد بیدمشک را روی من مشت کند؟ من اگر بخواهی بیدمشک و الاغت را لیس می زنم و تو من، بر تو مسلط بازی می کنم، می نشینم روی دیک تو، روی دماغت، و تو در بیدمشکم بزاق می ریزم و من دیک تو را می مکم.